تو شركت مايكر سافت يه قسمتي وجود داره به اسم عيب يابي تلفني و مشاوره.:هر كسي مشكلي داشته باشه راجع به كامپيوتر و برنامه هاي كامپيوتري به اين مركز زنگ ميزنه و از اون ها راهنمايي ميخواد..فرض رو بر اين ميزاريم كه هر كسي كه با كامپيوتركار ميكنه از يه دانش ابتدايي نسبت به اين دستگاه برخورداره..اونم تو انگليس... 
چند تا از مكالمات و مشاوره هاي تلفني اين مركز رو بخونين ... 

مركز : چه برنامه آنتي ويروسي استفاده مي كنيد؟ 
مشتري : Netscape 
مركز : اون برنامه آنتي ويروس نيست. 
مشتري : اوه، ببخشيد... Internet Explorer 

مشتري : من يك مشكل بزرگ دارم. يكي از دوستام يك Screensaver روي كامپيوترم گذاشته، ولي هربار كه ماوس رو حركت ميدم، غيب ميشه! 

مركز : مركز خدمات شركت مايكروسافت، مي تونم كمكتون كنم؟ 
مشتري : عصرتون بخير! من بيش از 4 ساعت براي شما صبر كردم. ميشه لطفاً بگيد چقدر طول ميكشه قبل از اينكه بتونين كمكم كنيد؟ 
مركز : آآه..؟ ببخشيد، من متوجه مشكلتون نشدم؟ 
مشتري : من داشتم توي Word كار مي كردم و دكمه Help رو كليك كردم بيش از 4 ساعت قبل. ميشه بگيد كي بالاخره كمكم مي كنيد؟ 

مركز : چه كمكي از من برمياد؟ 
مشتري : من دارم اولين ايميلم رو مي نويسم. 
مركز : خوب، و چه مشكلي وجود داره؟ 
مشتري : خوب، من حرف aرو دارم، اما چطوري دورش دايره بذارم؟

دسته ها : شادي
سه شنبه بیست و سوم 3 1391

تو شركت مايكر سافت يه قسمتي وجود داره به اسم عيب يابي تلفني و مشاوره.:هر كسي مشكلي داشته باشه راجع به كامپيوتر و برنامه هاي كامپيوتري به اين مركز زنگ ميزنه و از اون ها راهنمايي ميخواد..فرض رو بر اين ميزاريم كه هر كسي كه با كامپيوتركار ميكنه از يه دانش ابتدايي نسبت به اين دستگاه برخورداره..اونم تو انگليس... 
چند تا از مكالمات و مشاوره هاي تلفني اين مركز رو بخونين ...

 مركز : و الآن F8 رو بزنين. 
مشتري : كار نمي كنه. 
مركز : دقيقاً چه كار كردين؟ 
مشتري : من كليد F رو 8 بار فشار دادم همونطور كه بهم گفتيد، ولي هيچ اتفاقي نمي افته... 

مشتري : كيبورد من ديگه كار نمي كنه. 
مركز : مطمئنيد كه به كامپيوترتون وصله؟ 
مشتري : نه، من نمي تونم پشت كامپيوتر برم. 
مركز : كيبوردتون رو برداريد و 10 قدم به عقب بريد. 
مشتري : باشه. 
مركز : كيبورد با شما اومد؟ 
مشتري : بله 
مركز : اين يعني كيبورد وصل نيست. كيبورد ديگه اي اونجا نيست؟ 
مشتري : چرا، يكي ديگه اينجا هست. اوه ... اون يكي كار مي كنه! 

مركز : رمز عبور شما حرف كوچك a 
ثل apple، و حرف بزرگ V مثل Victor، و عدد 7 هست. 
مشتري : اون 7 هم با حروف بزرگه؟ 
يك مشتري نمي تونه به اينترنت وصل بشه... 
مركز : شما مطمئنيد رمز درست رو به كار برديد؟ 
مشتري : بله مطمئنم. من ديدم همكارم اين كار رو كرد. 
مركز : ميشه به من بگيد رمز عبور چي بود؟ 
مشتري : پنج تا ستاره. 

دسته ها : شادي
سه شنبه بیست و سوم 3 1391

تو شركت مايكر سافت يه قسمتي وجود داره به اسم عيب يابي تلفني و مشاوره.:هر كسي مشكلي داشته باشه راجع به كامپيوتر و برنامه هاي كامپيوتري به اين مركز زنگ ميزنه و از اون ها راهنمايي ميخواد..فرض رو بر اين ميزاريم كه هر كسي كه با كامپيوتركار ميكنه از يه دانش ابتدايي نسبت به اين دستگاه برخورداره..اونم تو انگليس... 
چند تا از مكالمات و مشاوره هاي تلفني اين مركز رو بخونين ... 


مشتري : سلام، عصرتون بخير، من مارتا هستم، نمي تونم پرينت بگيرم. هر دفعه سعي مي كنم ميگه : "نمي تونم پرينتر رو پيدا كنم" من حتي پرينتر رو بلند كردم و جلوي مانيتور گذاشتم ، اما كامپيوتر هنوز ميگه نمي تونه پيداش كنه... 


مشتري : من توي پرينت گرفتن با رنگ قرمز مشكل دارم 

مركز : آيا شما پرينتر رنگي داريد؟ 
مشتري : نه. 


مركز : الآن روي مانيتورتون چيه خانوم؟ 
مشتري : يه خرس Teddy كه دوست پسرم از سوپرماركت برام خريده. 

دسته ها : شادي
سه شنبه بیست و سوم 3 1391

تو شركت مايكر سافت يه قسمتي وجود داره به اسم عيب يابي تلفني و مشاوره.:هر كسي مشكلي داشته باشه راجع به كامپيوتر و برنامه هاي كامپيوتري به اين مركز زنگ ميزنه و از اون ها راهنمايي ميخواد..فرض رو بر اين ميزاريم كه هر كسي كه با كامپيوتركار ميكنه از يه دانش ابتدايي نسبت به اين دستگاه برخورداره..اونم تو انگليس... 
چند تا از مكالمات و مشاوره هاي تلفني اين مركز رو بخونين ... 


مركز : روي آيكن My Computer در سمت چپ صفحه كليك كن. 
مشتري : سمت چپ شما يا سمت چپ من؟ 



مركز : روز خوش، چه كمكي از من برمياد؟ 
مشتري : سلام ... من نمي تونم پرينت كنم. 
مركز : ميشه لطفاً روي Start كليك كنيد و ... 
مشتري : گوش كن رفيق؛ براي من اصطلاحات فني نيار! من بيل گيتس نيستم، لعنتي! 

دسته ها : شادي
سه شنبه بیست و سوم 3 1391

تو شركت مايكر سافت يه قسمتي وجود داره به اسم عيب يابي تلفني و مشاوره.:هر كسي مشكلي داشته باشه راجع به كامپيوتر و برنامه هاي كامپيوتري به اين مركز زنگ ميزنه و از اون ها راهنمايي ميخواد..فرض رو بر اين ميزاريم كه هر كسي كه با كامپيوتركار ميكنه از يه دانش ابتدايي نسبت به اين دستگاه برخورداره..اونم تو انگليس... 
چند تا از مكالمات و مشاوره هاي تلفني اين مركز رو بخونين ... 
مطالبي كه مي خونيد مكالمات تلفني واقعي ضبط شده در مركز خدمات مشاوره مايكروسافت در انگلستان هست 
مركز : چه نوع كامپيوتري داريد؟ 
مشتري : يك كامپيوتر سفيد...

 

مشتري : سلام، من "سلين" هستم. نمي تونم ديسكتم رو دربيارم 
مركز : سعي كردين دكمه رو فشار بدين؟ 
مشتري : آره، ولي اون واقعاً گير كرده 
مركز : اين خوب نيست، من يك يادداشت آماده مي كنم... 
مشتري : نه ... صبر كن ... من هنوز نذاشتمش تو درايو ... هنوز روي ميزمه .. ببخشيد 

دسته ها : شادي
سه شنبه بیست و سوم 3 1391

رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه!


رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه!


معلم: چرا انشايي كه درباره ي گربه نوشتي مثل انشاي برادرته؟!
رضا: آقا اجازه چون ما يك گربه بيشتر تو خونمون نداريم!!


سر درس دستور زبان معلم از شاگردش مي پرسه: اگر تو الان بگي "از مدرسه خوشم مي‏آيد" اين جمله داراي چه حالتيه؟
شاگرد ميگه: حالت استثنايي!

دسته ها : شادي - جوك
يکشنبه بیست و یکم 3 1391

حكمتي براي فهيمان : يارو داشته دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم


از يه كچل مي پرسن اسم شامپوت چيه؟ مي گه من شامپو لازم ندارم از شيشه پاك كن استفاده مي كنم!


بيمار: آقاي دكتر، متاسفانه من همه چيز را خيلي سريع فراموش مي‌كنم. دكتر: اين مسئله از كي شروع شد جانم؟ بيمار: كدام مسئله آقاي دكتر؟!


به كسي محبت كني ؛ ازت فرار مي كنه....
بايد بزني تو سرش تا بيفته دنبالت....
اين قانون دنياست ... !

دسته ها : شادي - جوك
شنبه بیستم 3 1391

تا حالا دقت كردين كه وقتي كوچيك بوديم يك فيلم ميديديم وقتي فيلم تموم ميشد ميرفتيم تو يك اتاق تا كسي نباشه بعد اداي نقش اول فيلم رو در مياورديم


دو تا خسيس به اسم بهمن و علي(به كسي بر نخوره ممنون) سرباز بودن. بهمن ميميره، علي ميره براي خانواده بهمن تلگراف بزنه كه بهمن مرده. مسئول تلگراف‌خونه مي‌گه: هر كلمه هزار تومان، براي تاريخ و امضا هم پول نمي‌گيريم. علي مي‌گه بنويس: بهمن تير خرداد مرداد !


حالا دقت كردين هميشه وقتايي كه با يكي ، شريكي چيپس يا پفك مي خوري ..
هي توهم داري كه در حقت اجحاف شده ..!

دسته ها : شادي - جوك
شنبه بیستم 3 1391

تحقيقات دانشمندان اخيرن نشون داده :
گذر زمان هيچ چيزي را حل نمي كند
شــــايـــد ماست مالي كند !



تو شهر حيف نون اينا (!) كراوات مد شده... تا الان ?? نفر تلفات داشته!


غضنفر ازژاپن برميگرده.بهش ميگن اونجامشكل زبان نداشتي؟ميگه:من نه ولي ژاپني هاچرا !

دسته ها : شادي - جوك
شنبه بیستم 3 1391

ايرانسل در آينده اي نزديك:
مشترك گرامي چه خبر؟ مامان بابا خوبن؟، علي كوچولو چه طوره؟ الهي ايرانسل قربونش بره.
مشترك گرامي با ۶۴۵۲۰۰ ريال شارژ ديگر برنده ۱۵۰ تومن شارژ داخل شبكه بشويد.
... مشترك گرامي چته؟ چرا تو فكري؟ عاشق شدي؟ آخه بدبخت! با اين وضع گروني كي عاشق مي شه؟ ها؟
مشترك گرامي تو مسابقه ما شركت كن با ۲۰ ليتر بنزين جايزه ! با اين كار مشت محكمي تو دهن همراه اول بزن!
مشترك گرامي يه طرح دارم بهاره. يكي سيم كارت بخر يكي ببر يكي ميارم در خونتون يكي مي دم به عموتون يكي هم واسه عمتون


خواستم جونمو فدات كنم ، باخودم گفتم چرا عاقل كند كاري كه باز آرد پشيماني !؟


ازدواج هم چيز جالبيه! مثل ارتش مي مونه!
با وجودي كه همه ناراضي هستند، ولي باز هم داوطلب داره !

دسته ها : شادي - جوك
شنبه بیستم 3 1391
X