حكمتي براي فهيمان : يارو داشته دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم


از يه كچل مي پرسن اسم شامپوت چيه؟ مي گه من شامپو لازم ندارم از شيشه پاك كن استفاده مي كنم!


بيمار: آقاي دكتر، متاسفانه من همه چيز را خيلي سريع فراموش مي‌كنم. دكتر: اين مسئله از كي شروع شد جانم؟ بيمار: كدام مسئله آقاي دكتر؟!


به كسي محبت كني ؛ ازت فرار مي كنه....
بايد بزني تو سرش تا بيفته دنبالت....
اين قانون دنياست ... !

دسته ها : شادي - جوك
شنبه بیستم 3 1391

تا حالا دقت كردين كه وقتي كوچيك بوديم يك فيلم ميديديم وقتي فيلم تموم ميشد ميرفتيم تو يك اتاق تا كسي نباشه بعد اداي نقش اول فيلم رو در مياورديم


دو تا خسيس به اسم بهمن و علي(به كسي بر نخوره ممنون) سرباز بودن. بهمن ميميره، علي ميره براي خانواده بهمن تلگراف بزنه كه بهمن مرده. مسئول تلگراف‌خونه مي‌گه: هر كلمه هزار تومان، براي تاريخ و امضا هم پول نمي‌گيريم. علي مي‌گه بنويس: بهمن تير خرداد مرداد !


حالا دقت كردين هميشه وقتايي كه با يكي ، شريكي چيپس يا پفك مي خوري ..
هي توهم داري كه در حقت اجحاف شده ..!

دسته ها : شادي - جوك
شنبه بیستم 3 1391

تحقيقات دانشمندان اخيرن نشون داده :
گذر زمان هيچ چيزي را حل نمي كند
شــــايـــد ماست مالي كند !



تو شهر حيف نون اينا (!) كراوات مد شده... تا الان ?? نفر تلفات داشته!


غضنفر ازژاپن برميگرده.بهش ميگن اونجامشكل زبان نداشتي؟ميگه:من نه ولي ژاپني هاچرا !

دسته ها : شادي - جوك
شنبه بیستم 3 1391

ايرانسل در آينده اي نزديك:
مشترك گرامي چه خبر؟ مامان بابا خوبن؟، علي كوچولو چه طوره؟ الهي ايرانسل قربونش بره.
مشترك گرامي با ۶۴۵۲۰۰ ريال شارژ ديگر برنده ۱۵۰ تومن شارژ داخل شبكه بشويد.
... مشترك گرامي چته؟ چرا تو فكري؟ عاشق شدي؟ آخه بدبخت! با اين وضع گروني كي عاشق مي شه؟ ها؟
مشترك گرامي تو مسابقه ما شركت كن با ۲۰ ليتر بنزين جايزه ! با اين كار مشت محكمي تو دهن همراه اول بزن!
مشترك گرامي يه طرح دارم بهاره. يكي سيم كارت بخر يكي ببر يكي ميارم در خونتون يكي مي دم به عموتون يكي هم واسه عمتون


خواستم جونمو فدات كنم ، باخودم گفتم چرا عاقل كند كاري كه باز آرد پشيماني !؟


ازدواج هم چيز جالبيه! مثل ارتش مي مونه!
با وجودي كه همه ناراضي هستند، ولي باز هم داوطلب داره !

دسته ها : شادي - جوك
شنبه بیستم 3 1391

پدربزرگ رو به نوه:بدو برو قايم شو /امروز مدرسه رو پيچوندي/معلمت اومده دنبالت نوه:نه شما بايد قايم شي/چون من گفتم شما فوت كردين.


دقت كردين وقتي ميريم تو صف پمپ بنزيني 4پمپ گذاشتن ولي فقط يكي شون كار ميكنه؟


مادر غضنفر: اينقدر قليون نكش سرطان ميگيري ميميري ايشالا!
غضنفر: نترس ننه قليون با مزه پرتقال ميكشم ويتامين سه داره!

دسته ها : شادي - جوك
شنبه بیستم 3 1391

اولي: آقاي دكتر، من فكر مي كنم عينك لازم دارم.
دومي: بله حتما! چون اين جا مغازه ساندويچ فروشي است !


چند فحش قديمي:
1. -از جلوي چشمام خفه شو .
2. -كسي با تو زِرِ نزد
3. -صداتو واسه من داد نزن .
4. -وقتي با من حرف ميزني دهنتو ببند .
چند فحش جديد:
1. -دستت بشكنه از زا نو .
2. -خودم دست دارم ، جوا بشو ميدم !!!


از سخنان قصار حيف نون :هر چي كمتر بهش بيشتر فكر كني ، بيشتر دردش كمتر ميشه!

دسته ها : شادي - جوك
شنبه بیستم 3 1391

از بنده خدا ميپرسن قبله كدوم وره ؟
ميگه : كجا رو بهت آدرس دادن ؟!



فقط يه مرد ايراني ميتونه قبل از ورود به اتاقي كه نامحرم توشه ، همزمان در بزنه و يا الله بگه و چند ميلي ثانيه بعد توي اتاق باشه !!



پول خوشبختي نمياره،
ولي گريه كردن تو BMW‏ بهتر از گريه كردن روي دوچرخه ست

دسته ها : شادي - جوك
شنبه بیستم 3 1391

به سراغ من اگر مي‌آئيد … بيائيد، ولي ديگه برا شام نمونين تو رو خدا
خرج گرونه !



كاش ميشد هر شب از خودمون 1 سي سي خون بگيريم بريزيم تو يه نعلبكي بذاريم كنار تخت!
كه اين پشه ها بشينن عين بچه آدم بخورن دست از سر ما بردارن



يه روز يه اقايي كه لنگ بوده با كشتي ميره مسافرت/وقتي برميگرده/دوستش ميگه مسافرت خوش گذشت؟اقاهه ميگه نه بابا همش ميگفتن لنگرو بندازيد...

دسته ها : شادي - جوك
شنبه بیستم 3 1391

دختر دايي بنده رفته دندونپزشكي عصب كشي كنه! طي 3 جلسه از درد دو بار با پا كوبيده به دكتر بدبختش، 4 بار زده تو سرش، دو بار دست دكتر رو چنگ زده خلاصه زده يارو رو لت و پار كرده! امروز همون دكتره اومد خواستگاريش : ايشالله همه جوونا خوشبخت شن !


به عمم ميگم نظرت چيه در مورد عمه بودنت،زل زد تو چشام گفت:خيلي بي شعوري !!!


يه سوال:
شما اين جوك هارو خودتون ميسازين؟؟؟؟
آخه من 1 ساعته دارم به مخم فشار ميارم هيچ فايده اي نداره!!



دسته ها : شادي - جوك
شنبه بیستم 3 1391

ديدين سر جلسه امتحان وقتي رو يه سوال گير ميكني تمام خاطرات زندگيت يادت مياد جز همون يه سوال بعد كافيه برگتو تحويل بدي كلمه به كلمش يادت مياد


اومدم آذوقه شش ماه پشه ها رو برداشتم گذاشتم جلو رو شون ...
گفتم ببريد ، بريد اگه كم بود بازم بيان ...
ديدم واستادن دست نميزنن !!!
رئيسشون زل زد تو چشام گفت ما نون بازومونو ميخوريم ...
اينا از گلومون پايين نميره

دسته ها : شادي - جوك
شنبه بیستم 3 1391
X