شنا مهارت يا ورزش شناور ماندن و حركت درون آب است. شنا كردن به معني حركت انسان يا حيوان بدون هر گونه كمك خارجي درون آب است. آموختن شنا علاوه بر تقويت جسم در مواقع اضطراري و افتادن ناگهاني درون آب زندگي انسان را نجات خواهد داد. بسياري از حيوانات هنگام تولد و به طور غريزي، قادر به شنا كردن هستند؛ اما انسان بايد شنا كردن را ياد بگيرد.
يادگيرندگان شنا تمرينهاي خود را اغلب در استخرهاي كم عمق و كناره درياها شروع ميكنند. آنها ابتدا شناور ماندن روي آب و سپس حركتهاي پا را ميآموزند و در پايان حركتهاي دست را نيز ياد خواهند گرفت. براي شنا كردن آسان و روان، شناگران در مفاصل اصليشان به انعطافپذيري مطلوبي نياز دارند.
شناگران تازه كار بايد چگونگي حركتهاي هماهنگ دست با نفس كشيدن را تمرين كنند. شناگران معمولاً يك يا چند شنا ميآموزند.
شواهد باستانشناسي نشان ميدهند كه قدمت شنا و شنا كردن به ۲۵۰۰ سال قبل از ميلاد در تمدن مصر و بعد از آن در تمدنهاي آشور و يونان و روم باستان باز ميگردد. آنچه از گذشته آموزش شنا ميدانيم بر اساس يافتههايي است كه از «حروف تصويري» هيروگليف مصريان به دست آوردهايم. يونانيهاي باستان و روميها شنا را جزو برنامههاي مهم آموزش نظامي خود قرار داده بودند، و مانند الفبا يكي از مواد درسي در آموزش مردان بودهاست. شنا در شرق به قرن اول قبل از ميلاد باز ميگردد. ژاپن جايي است كه شواهد و مداركي از مسابقات شنا در آن وجود دارد. در قرن هفدهم به دستور رسمي حكومتي شنا به صورت اجباري در مدارس تدريس ميشد.
مسابقات سازمان يافته شنا در قرن ۱۹ ميلادي قبل از ورود ژاپن به دنياي غرب شكل گرفت. از قرار معلوم مردم ساحل نشين اقيانوس آرام، به كودكان هنگامي كه به راه ميافتادند يا حتي پيش تر شنا ميآموختند. نشانههايي از مسابقات گاه و بي گاه ميان مردم يونان باستان وجود دارد و همچنين يكي از بوكسورهاي معروف يونان شنا را به عنوان تمرين در برنامه ورزشي خود گنجانيده بود. روميها اولين استخرهاي شنا را بنا كردند و گفته ميشود كه در سدهٔ يكم پيش از ميلاد گايوس ماسناس[۱] رايزن سياسي سزار آگوست رومي، نخستين استخر آب گرم را ساخت.
برخي عدم تمايل اروپائيان به شنا را در سدههاي ميانه ترس از گسترش و سرايت عفونت و بيماريهاي مسري ميدانند از طرفي شواهدي وجود دارد كه نشان ميدهد در سواحل بريتانياي كبير در اواخر قرن ۱۷ ميلادي از شنا در آب به عنوان وسيلهاي براي درمان استفاده ميشود. البته تا پيش از قرن نوزدهم شنا به عنوان تفريح و ورزش در ميان مردم جايگاهي پيدا نكرد. زماني كه نخستين سازمان شنا در سال ۱۸۳۷ تأسيس شد در پايتخت بريتانيا يعني لندن، ۶ استخر سر پوشيده وجود داشت كه مجهز به تخته شيرجه بودند. در سال ۱۸۴۶ اولين مسابقه شنا در مسافت ۴۴۰ يارد در استراليا بر پا شد كه بعد از آن هر ساله نيز به اجرا در آمد. باشگاه شناي «متروپوليتين»[۲] لندن در سال ۱۸۶۹ تأسيس شد كه بعدها به انجمن شناي غير حرفهاي تغيير نام پيدا كردكه در واقع هيئت رئيسه شناي غير حرفهاي بريتانيا بود. فدراسيونهاي ملي شنا در چندين كشور اروپايي در سال ۱۸۸۲ تا ۱۸۸۹ شكل گرفتند.
تاريخچه شنا به عنوان يك ورزش، در ايران، بسيار كوتاه است و به طور كلي هم اين رشته از ورزش به نسبت ديگر رشتهها در كشور ايران چندان پيشرفتي حاصل نكردهاست. در حالي كه به جهت موقعيت جغرافيايي ايران كه در شمال و جنوب كشور به دريا متصل است و هم به جهت تأكيدات مذهبي، ميبايستي اين ورزش را مورد توجه قرار ميدادند.
در قديم، مكانهايي شبيه استخر سرپوشيده در حمامها ميساختند، به نام چال حوض. اين چال حوضها، كه حداكثر از ۱۰ متر تجاوز نميكرد، براي شنا كردن و آب بازي بود. در اطراف چال حوضها، سكوهايي به ارتفاع ۲ يا ۳ متر وجود داشت كه از بالاي آن به درون آب ميپريدند و عملياتي مانند پشتك و وارو انجام ميدادند. روشنايي چال حوضها از سوراخ كوچكي كه در سقف بود، تأمين ميشد. در اين گونه آبگيرهاي غير بهداشتي، هيچ گونه مقرراتي وجود نداشت و هر كس ميتوانست قبل از استحمام يا پس از آن وارد چال حوض شود و به آب بازي و شنا كه به معناي واقعي هم شنا نبود بپردازد. تا سال ۱۳۱۴ در سراسر ايران حتي يك استخر شنا هم نبود و فقط در اردوگاه نظامي اقدسيه تهران يك استخر براي آموزش شنا به دانشجويان دانشكده افسري ساخته بودند. در سال ۱۳۱۴، استخر ديگري در باغ فردوس شميران احداث شد كه به وزارت فرهنگ تعلق داشت. نخستين استخري كه براي استفاده ورزشكاران و تعليم اصول جديد شنا به آنها به وجود آمد، در سال ۱۳۱۴در منظريه تهران بود كه يك مربي ورزش خارجي به نام «گيبسون» بر آن نظارت ميكرد. پايههاي ورزش شناي نوين در ايران از همان استخر منظريه گذاشته شد.
مصريان قديم كه اساساً مردم كوشا و فعالي بودهاند و به فعاليتهاي گوناگون بدني ميپرداختند، شنا از جمله ورزشهاي بسيار متداول نزد آنان بوده و مرد و زن بدان علاقه فراواني داشتند.
در ميانرودان كه در تاريخ كهن، اهميتي همپايه مصر دارد، شنا به عنوان هنري جنگي تلقي ميگرديد و برخي از شناگران نظامي به پوستهاي پر از باد مجهز ميشدند تا جريان آب را بهتر تحمل كنند. اين ورزش در ايران نيز از دوران باستان داراي طرفداران زيادي بودهاست
اسپارتها كه ژيمناستيك را پايه و اساس فعاليتهاي ورزشي كودكان ميدانستند، از آموزش دو و شنا و.... نيز غافل نبودهاند. اسپارتها را نخستين پايهگذاران شيوههاي تربيت بدني در نظام آموزشي به شمار ميآورند و ديگر كشورهاي گيتي شيوههاي مذكور را از آنان تقليد و اقتباس كردهاند.
تمرينهاي ورزشي روميان قديم را اسب سواري، تيراندازي، پرتاب نيزه و شنا در رودخانههاي تند و سيلابي تشكيل ميدادهاست. همچنين دو، شنا، شكار، توپبازي، ماهيگيري، و قايقراني ورزشهاي مورد علاقه مردم روم جديد بودهاست.
با شروع قرن نوزدهم رشد كمي و كيفي شنا چشمگير ميشود. در سال ۱۸۱۰ لرد بايرون شاعر نامدار بريتانيا تنگه داردانل را با شنا ميپيمايد. اولين مدرسهاي كه در سال ۱۸۱۰ شنا را در برنامه خودگنجاند، مدرسه (فورتا) در آلمان بودهاست و به تدريج ساير مدارس از اين برنامه استقبال كردهاند. (گوتس موتس) در مورد توسعه ورزش شنا در مدارس نقش اساسي داشته و اين نقل از اوست كه (ورزش شنا بايد قسمت اصلي تعليم و تربيت باشد) وي به كمك طناب، كمربند و قلاب، مبتديان را در آب تعليم ميداد.
سال ۱۸۷۵ شناگر آمريكايي (ماتيووب) درياي مانش را به وسيله شناي قورباغه در مدت ۲۲ ساعت طي كرد و شاهكار او انعكاس بزرگي داشت.
در سال ۱۸۷۸ شناي (تروجن) ابداع شد كه نام نخستين نمايش دهنده آن (جيمزتروج) بر روي آن نهاده شدهاست. تروجن با مشاهده بوميان آمريكاي جنوبي، استراحت هر دو دست را به طور متناوب در خارج از آب قرار داد. وي در همين دوره اين شناي كرال را با يك ضربه پاي قورباغه تركيب كرد. پيشرفت بعدي، اجراي دو ضربه پا در يك دور بود يعني دو ضربه پا در هر حركت دست كه موجب كوتاهتر و سريعتر شدن حركات دست شد. در آخر ضربه پاي شناي قورباغه با ضربه عمودي جايگزين و شناي كرال سينه متولد شد. ابداع كننده اين سبك شناگر استراليايي (ريچارد كاويل) در آستانه قرن بيستم بودهاست. ضربه پا در شناي كاويل به (ضربه كرال استراليايي) معروف و آن عبارتاند از ۴ ضربه پا در هر حركت دست ميشد.
در سال۱۹۰۶ هم وطن او (سيسيل هالي) اين حركت را به اروپا برد. در همين زمان كرال در آمريكا نيز پيشرفت كرد و بالاخره شيوه آمريكايي ۶ ضربه پا، جهان را فتح كرد.
نخستين رقابتهاي بينالمللي به نام (قهرماني۱۰۰ يارد جهان) در سال ۱۸۵۸ در استراليا برگزار شد. بعد از آن طرح برگزاري مسابقات شنا در كشورهاي مختلف توسعه يافت و در نيمه دوم قرن نوزدهم اين مسابقات شروع شدهاست.
برنامه مسابقات شناي مردان در المپيك شامل رقابتهاي كرال سينه، كرال پشت و شناي قورباغه ميشد كه تقريباً در سال ۱۹۰۸ جنبه استاندارد پيدا كرد و تا سال ۱۹۵۲ بدون تغيير باقي ميماند. براي اولين بار در المپيك ۱۹۰۸ لندن مسابقههاي شنا در استخرهايي انجام گرفت كه طول آن ۱۰۰ متر بودهاست. در مسابقات المپيك ۱۹۵۶ ملبورن مشكل جديدي بروز كرد. در اين مسابقات (ماسارو يوروكاوا) قهرمان المپيك و همچنين تعداد ديگري از شناگران بيشتر مسير خود را در زير آب طي كردند. اين مساله باعث شد تا قانون جديدي از سوي كنگره فينا وضع شود و شناي زير آبي حذف گرديد، بدين ترتيب كه پس از شيرجه و يا برگشت، با هر ضربه پا سر شناگر بايد سطح آب را بشكافد.
افزايش بحث و جدل در مورد قوانين شنا به خصوص شناي قورباغه سبب پديد آمدن كميته فني شنا در فينا در سال ۱۹۵۴ شد. استفاده از وسايل زمان سنجش الكترونيكي و رايانه اي كردن اطلاعات مربوط به شنا و نيز استفاده از دستگاههاي تلويزيوني مدار بسته براي ردهبندي شناگران در پايان شناها از سال ۱۹۶۴ و از بازيهاي المپيك توكيو آغاز شدهاست.
در خصوص پيشينه استارت و برگشت گفتني است كه استارت در ابتدا در آب انجام ميشد، بدينصورت كه شناگران در آب ميايستادند و يا دراز ميكشيدند، اين شيوه تا زمان ساخت سكوهايي كه شيرجه به درون آب را ممكن گردانيد، ادامه يافت.
اولين شناگر مردي كه شناي ۱۰۰ متر كرال سينه را زير يك دقيقه شنا كرد، جاني ويسمولر آمريكايي بود. وي اين مسافت را در۵۸ ثانيه و۶ دهم ثانيه در سال۱۹۲۲ شنا كرد. اولين زني كه اين مسافت را زير يك دقيقه شنا كرد داون فريزر است. او در سال ۱۹۶۲، ۱۰۰ متر كرال سينه را در ۵۹ ثانيه و ۹ دهم ثانيه پيمود.
موفقترين قهرمان مرد المپيك تمامي ادوار شنا (مايكل فلپس) آمريكايي است. اين شناگر در المپيك ۲۰۰۸ پكن صاحب ۸ مدال طلا شد. در ميان زنان (كريستين اتو) با كسب ۶ مدال طلا در المپيك ۱۹۸۸ سئول، ۴ مدال طلا در رشتههاي انفرادي و ۲ مدال طلا در مسابقات تيمي، پرافتخارترين زن شناگر ميباشد.
فدراسيون بينالمللي شنا (FINA) در سال ۱۹۰۸ نه بر اثر يك حادثه بلكه از روي قصد و نيت بنيان نهاده شد. جورج دبليو هرن دبير موسس اين فدراسيون، ايجاد اين نهاد بينالمللي را نتيجه افزايش تماسهاي بينالمللي در ورزش و مخصوصاً به تأسّي از بازيهاي المپيك آن روز ذكر ميكند. طرز برگزاري مسابقات باعث بالا گرفتن مخالفتهايي شد كه نتيجه آن برگزاري كنفرانس بينالمللي لندن در تاريخ ۱۹ ژوئيه ۱۹۰۸ است. ثمره و ميوه اين كنفرانس تاسيس فينا بود.
با شروع جنگ جهاني اول، ادامه پيشرفت سازمان جوان فينا حداقل به مدت ۴ سال متوقف شد و حتي پس از جنگ به علت سردي بين كشورها و روابط ورزشي عملاً ادامه كار فينا ميسر نشد و اين امر تا سال۱۹۲۵ به درازا كشيد. با پشت سرگذاشته شدن اين مدت، فدراسيون مجدداً فعال شد. بدينترتيب كه هيئت اجرايي فينا مركب از ۵ عضو تشكيل شد تا بتوانند در فواصل نزديك به راحتي گرد هم آيند و نيز دفتر فينا برقرار گرديد.
در سال ۱۹۲۸ هيئت مديره بينالمللي واترپلو و كميته بينالمللي شنا نيز پا گرفتند. در كنگره فينا كه در همان سال برگزار شد، جورج دبليو هرن دبير موسس فينا از سمت خود كنارهگيري كرد و به عنوان اولين رئيس افتخاري فينا برگزيده شد. با شروع جنگ جهاني دوم به ناگاه پيشرفت مستمر مجدداً متوقف شد (سالهاي ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵)، زيرا جنگ مانع از تماسهاي بينالمللي در ورزش گرديد. با پايان يافتن جنگ پر مشقت دوم، بيشتر از يك سال طول كشيد تا هيئت اجرايي فينا توانستند در ۱۴ ژوئن ۱۹۴۶ در لندن گرد هم جمع شوند. دوره مربوط به جنگ جهاني دوم در سال۱۹۵۰ خاتمه يافت و تماسها و ارتباطهاي ورزشي روزبهروز بيشتر گشت.
در سال ۱۹۵۸، فينا پنجاهمين سالگرد خود را برگزار كرد. در اين سال تعداد اعضاي فينا به ۷۵ فدراسيون ملي رسيده بود. در سال ۱۹۹۲ اعضاي فينا به ۱۳۷ فدراسيون ملي ارتقاء يافت.
استخر، محل خصوصي است براي شنا، شيرجه، و واترپولو كه در اندازههاي مختلف ساخته ميشود. ولي، استخرهايي كه در آنها مسابقات رسمي را برگزار ميكنند بايد داراي مشخصاتي معين باشد. اين مشخصات از طرف فدراسيون بينالمللي شناي آماتور، كه آن را فينا (FINA) ميخوانند به شرح زير تعيين شدهاست:
در استخرهايي كه ركوردگيري ميكنند، دماي آب بايد ۲۲ تا ۲۴ درجه سانتي گراد باشد.
لباس مخصوص شنا يك شلوار كوتاه و چسبيده به بدن است كه بايد وزن آن بسيار كم باشد و آب را در خود نگاه ندارد. طبق مقررات بينالمللي، شلوار شنا هنگام مسابقات بينالمللي و ركوردگيري، بايد از پارچهاي به رنگ تيره و به صورت يك تكه باشد. در حال حاضر لباس شناگران را از پوست «كوسه»ها درست ميكنند كه كل بدن را ميپوشاند.
استفاده از كلاه شنا سرعت فرد را افزايش داده و اين كار به افراد تازه كار اعتماد به نفس ميدهد و همچنين افرادي كه موهاي بلند دارند از ريختن موهايشان به داخل آب جلوگيري كرده و كلر موجود در اب به موهاي افرادي كه حساسيت دارند و موهايشان ميريزد اثر گذار نخواهد بود و خانمها كه موهاي بلند دارند حتما بايد از كلاه استفاده كنند كه اين كار به بهداشت استخر كمك زيادي ميكند.
بيشتر براي ديدن ديوار استخر و انجام برگشت سالتو استفاده ميشود در ضمن به علت وجود كلر در آب و آسيب نديدن چشم نيز خوب ميباشد
شنا در نوزادان موجب افزايش هوش، تمركز حواس، هوشياري و پيشرفت در روابط اجتماعي آينده آنها ميشود. شنا تأثير مثبتي بر روح و روان نوزادان ميگذارد. نوزاداني كه در ماههاي اوليه زندگي يعني حدود ۶ تا ۱۰ ماهگي شنا ميكنند، احساس امنيت و آسايش و آرامش بيشتري دارند. بچهها به علت كم بودن جاذبه آب، آزادي عمل بيشتري بدست ميآورند. آموزش شناي كودكان بايد تحت نظارت مربيهاي مخصوص صورت بگيرد.
بسياري از بچهها قبل از آنكه بتوانند راه بروند قادر به شنا كردن هستند. شنا باعث تقويت ماهيچهها و افزايش حجم ريه ميشود. به علاوه الگوي خواب شبانه كودكاني كه شنا ميكنند، بسيار منظم ميشود. اولين چيزي كه بعد از مدتي شنا ميتوانيد در كودك خود مشاهده كنيد، اعتماد به نفس و احساس استقلالي است كه در او رشد يافتهاست. بچههاي ۶ تا ۱۰ ماهه، قادر هستند در زير آب به مدت ۵ دقيقه شنا كنند و نفس خود را نگاهدارند.
هميشه اين سوال از طرف والديني كه علاقه مند هستند فرزندشان شنا ياد بگيردعنوان ميشود، كه چه موقع بايد آموزش شنا را شروع كرد. زمان مناسب براي آموزش شنا، سن ۷ يا ۸ سالگي ميباشد. علماي تربيت بدني و متخصصين آموزش شنا، شش سالگي را براي آموزش انتخاب كردهاند. وضع مطلوب اينست كه از سنين پايين بچه آموزش را شروع نمايد ولي در سنين پايين شنا را به صورت فني ياد نميگيرد. زيرا قدرت درك بعضي از حركات را ندارد و هماهنگي لازم جهت يك مهارت به سختي (هماهنگي دست و پاي كرال سينه) انجام ميپذيرد. شنا براي كودكان زير سه سال فقط به صورت به اصطلاح شناي سگي است كه كودك سر را بيرون از آب نگه داشته و شنا ميكند.
شنا يك ورزش سالم است و در مقايسه با ورزشهاي ديگر خطرات كمتري در پي دارد. با اين وجود تعداد كمي خطرات وجود دارد كه در زير ميآيد:
سازمانها راهنماييهايي درباره سلامت منتشر كردهاند كه به شناگران براي جلوگيري از اين خطرات كمك كند.[۵][۶][۷]
نوعي شنا كه چهار نفر به صورت گروهي و به طور امدادي طول مسير مسابقه را طي ميكنند.
نوعي مسابقه شنا با مسافتهاي طولاني به وسيله انواع شناها كه معمولاً در آبهاي آزاد صورت ميپذيرد.
نوعي مسابقه شنا كه در آن از چهار نوع شناي مختلف كرال سينه، كرال پشت، قورباغه و پروانه استفاده ميگردد.
نوعي مسابقه شنا كه شناگر براي طي كردن مسير مسابقه مجاز است از تمامي شناهاي موجود استفاده كند.
در اينجا برخي اطلاعات اساسي درباره تغذيه در جريان مسابقات ارائه ميشود:
درست از زماني كه فعاليت ورزشي شروع ميشود، سه سيستم انرژي در بازسازي ATP مشاركت ميكنند. زماني كه شناگر استراحت ميكند، بيشتر ATP موجود در عضله اسكلتي از راه سيستمانرژي هوازي بازسازي ميشود. زماني كه شناگر در حال مسابقه دادن است، نياز به انرژي به سرعت افزايش مييابد كه اين انرژي در ابتدا از راه سيستم انرژي بيهوازي بيلاكتيك و سپس از طريق سيستم انرژي بيهوازي بالاكتيك و سيستم انرژي هوازي تأمين ميشود.
به هنگام ورزش، سهمATP توليدي از هر يك از سيستمهاي رهايش انرژي به عواملزير بستگي دارد:
اين سيستم انرژي در درجه اول براي به كار انداختن انرژي استفاده ميشود و بيشتر انرژي فعاليتهاي فوقالعاده سريع يا كم مقاومت را كه۱۰ ثانيه يا كمتر به طول ميانجامند، تامين ميكند.
سيستم انرژي بيهوازي با لاكتيك، بيشتر انرژي فعاليتهاي با شدت متوسط تا زياد را كه بيشتر از۱۰ ثانيه و حداكثرتا ۲ دقيقه ادامه مييابند، تأمين ميكند. زمانيكه مقادير زيادي اسيد لاكتيك در سلولهاي عضله تجمع يافت، خستگي عضلاني رخ ميدهدكه پيامد آنكاهش هماهنگي و سرعت است. در شنا، اين سيستم زماني استفاده ميشود كه سرعتهاي نزديك به بيشينه براي حداكثر تا ۲ دقيقه دوام داشته باشند. به عبارت ديگر، شناگران از اين سيستم براي سرعتهاي زياداستفاده ميكنند.
سيستم انرژي هوازي، بيشتر انرژي فعاليتهاي تداومي طولاني مدت يا فعاليتهاي متناوب طولاني مدت را كه فاصلههاي استراحتي كوتاهي بين آنها قرار دارد، تامين ميكند. چنين ورزشهايي بهكار زير بيشينه نياز دارند و شامل همه مسابقهها يا نوبتهاي تمريني ميشود كه بيشتر از ۲ دقيقه طول ميكشد تا به اتمام برسند. منبع سوختي اين سيستم رهايش انرژي به دو عامل اصلي وابستگي دارد: موجودي گليكوژن عضله و شدت ورزش.
فعاليت هوازي ميتواند به راههاي زيادي كنترل شود. سادهترين و عمليترين راه عبارت از شمارش تواتر قلبي است. در آغاز فصل، تواتر قلبي بايد به كرانه پاييني منطقه تمرينهاي هوازي نزديك باشد. همچنان كه شناگر آمادهتر ميشود، تواتر قلبي ميتواند به كرانه (محدوده) بالايي منطقه برسد.
سرداور بر تمام عوامل برگزار كننده نظارت و تسلط دارد. او ميتواند گفتهها و نوشتههاي آنها را تاييد كند و با در نظر گرفتن موارد ويژه و كليه قوانين و مقررات، آنها را هدايت و راهنمايي كند.
در آغاز هر مسابقه، سرداور بايد با زدن چند سوت كوتاه به شناگران اعلام كند كه بهجز لباس مخصوص شنا كليه لباسهاي خود را از تن خارج سازند.
پس از آن با زدن يك سوت ممتد و كشيده از شناگران دعوت ميكند تا در پشت سكوي استارت خود قرار گيرند.
هنگامي كه شناگران و كادر برگزار كننده براي آغاز مسابقهآماده شوند، سرداور بايد با بالا بردن دست خود بهصورت كشيده، به استارتر اشارهكند كه شناگران تحت نظارت او هستند.
استارتر بايد كنترل كامل شناگران را از زماني كه سرداور اين وظيفه را به او ميسپارد، تا هنگام آغاز مسابقه بهعهده بگيرد.
استارتر بايد شناگري را كه مرتكب يكي از خطاهاي زير شده به سرداور معرفي كند:
اگر خطايي رخ دهد، سرپرست داوران برگشت بايد گزارش آن را از داوران برگشت دريافت كند و بيدرنگ به سرداور اطلاع دهد.
داوران استيل بايد در دو طرف استخر و به موازات خط طولي قرار گيرند.
داوران استيل بايد مراقب رعايت قوانين مربوط به استيل شنا كه براي آن مسابقه تعيين شدهاست، بوده و براي كمك به داوران برگشت، برگشتها را زير نظر داشته باشند.
سرپرست وقت نگهداران موظف است تا برگههاي ثبت زمان را از وقت نگهداران تحويل بگيرد و در صورت لزوم زمان سنجهاي آنها را مورد بررسي قرار دهد.
هر وقت نگهدار بايد زمان سنج خود را با علامت استارت بهكار اندازد و با پايان كارشناگر خط خود، آن را متوقف سازد.
پس از پايان مسابقه، سرپرست ردهبندي بايد تمام برگههاي امضاء شده داوران ردهبندي را كه شامل نتيجه و مقامهاست، مستقيما به سرداور تحويل دهد.
داوران ردهبندي بايد در يك محل يا سكوي بلند كه با خط پايان مسابقه در يك راستا باشد قرار گيرند، به شكلي كه همواره تصوير روشني از مسابقه و خط پايان داشته باشند.
منشي كل موظف است تا در هر مسابقه نتايج بدست آمده از كامپيوتر يا زمانسنجها را با مقامهايي كه از سرداور دريافت كرده، مقايسه كند و پس از بازبيني، امضاي سرداور را گواهي كند.
مسابقات شناي آزاد، قورباغه و پروانه بايد با يك شيرجه (از بيرون آب) آغاز شوند.
استارت مسابقات شناي پشت و مختلط تيمي در داخل آب انجام ميشود.
منظور از شناي آزاد اين است كه در مسابقات اين شنا، يك شناگر ميتواند با هراستيلي كه ميخواهد شنا كند، مگر در مسابقات مختلط انفرادي يا مختلط تيمي كه منظور از شناي آزاد، هر استيلي است به غير از پشت، قورباغه يا پروانه.
نوشتار اصلي: كرال پشت
به جز هنگام برگشت، شناگر بايد همواره بر پشت قرار داشته باشد. وضعيت طبيعي پشت در شناي پشت ميتواند شامل يك حركت چرخشي بدن باشد بشرط اينكه اين چرخش نسبت به سطح افقي، ۹۰ درجه يا بيشتر نشود.
در تمام طول مسابقه قسمتي از بدن شناگر بايد سطح آب را بشكافد (يعني بايد قسمتي از بدنش بيرون از آب باشد و بردن تمام بدن به زير آب مجاز نيست).
به استثناي زمان برگشت كه شناگر مجاز است تمام بدنش را به زير آب ببرد و پس ازاستارت و هر برگشت نيز ميتواند اين عمل را انجام دهد بشرط اينكه مسافتي را كه در زير آب طي ميكند بيش از ۱۵ متر نباشد.
نوشتار اصلي: شناي قورباغه
از آغاز نخستين دستي كه پس از استارت و هر برگشت زده ميشود، بدن شناگر بايد بر روي سينه قرار گيرد و شانههاي او با سطح طبيعي و معمولي آب در يك راستا باشند.
تمام حركات بازوان بايد همزمان و در يك صفحه افقي انجام شوند و حركت متناوب(يك در ميان) نداشته باشند
تمام حركات پاها بايد همزمان و در يك صفحه افقي انجام شوند و حركت متناوب نداشته باشند.
در مرحلهاي از حركت پا كه باعث پيشروي و جلو رفتن شناگر در آب ميشود، پاها بايد چرخش خارجي داشته باشد، پاي قيچي، پاي كرال و پاي دلفين پايين رونده مجاز نيست.
در هنگام برگشتها و پايان مسابقه، لمس ديواره بايد با هردو دست و بطور همزمانانجام شود، اين تماس ميتواند در سطح آب و يا در بالا و يا در زير آب باشد. تا زماني كه دستها ديواره را لمس نكردهاند شانهها بايد در صفحه افقي باقي بمانند.
به هنگام هر دوره كامل يك دست و يك پاي قورباغه، قسمتي از سر شناگر بايد سطح آب را بشكافد (يعني قسمتي از سر از آب خارج شود).
نوشتار اصلي: شناي پروانه
در تمام طول مسابقه (به جز در هنگام برگشت) بدن شناگر بايد بر روي سينه قرار داشته باشد و از آغاز نخستين دستي كه پس از استارت و برگشتها زده ميشود شانهها با سطح آب در يك راستا باشند.
هر دو دست را بايد بهطور همزمان و در بالاي آب به طرف جلو برد و به طور همزمان نيز بهطرف عقب آورد
تمام حركات پا بايد همزمان باشند. حركات همزمان ساق و كف پا كه در صفحه عمودي و به طرف پايين و بالا انجام شوند، مجاز است.
در هنگام برگشتها و پايان مسابقه، هر دو دست بايد بهطور همزمان ديواره را لمس كنند. اين تماس هم ميتواند در سطح آب باشد و هم در زير يا بالاي آب.
اگر در يك مسابقه تنها يك شناگر شركت داشتهباشد، بايد تمام مسافت مقرر را شناكند تا واجد شرايط شناخته شود.
يك شناگر بايد مسابقه خود را در همان خطي كه استارت زدهاست، به پايان برساند.
در مسابقات شناي آزاد يا بخش شناي آزاد مسابقات مختلط، ايستادن به روي كف استخر باعث اخراج شناگر نميشود اما بايد توجه داشت كه شناگر حق راه رفتن ندارد.
عبور از خط (طناب) شنا و ورود به خط شناي ديگر مجاز نميباشد و شناگر خاطي اخراج ميشود.
در هنگام مسابقه، هيچ شناگري اجازه ندارد اشيايي به تن كند يا از وسايلي استفاده كند كه باعث افزايش سرعت، غوطهوري و يا استقامت او ميشوند، (مانند فينهاو...) استفاده از عينك شنا مانعي ندارد.
در هر تيم امدادي، ۴ شناگر شركت دارند.
در مسابقات امدادي، اگر پيش از اين كه شناگر داخل آب، ديواره استخر را لمس كند، تماس پاي شناگر بعدي با سكوي استارت قطع شدهباشد، خطا محسوب ميشود.
در زمان سلطنت خسرو پرويز بين ايران و روم جنگ شد و در اين جنگ ايرانيها پيروز شدند
و قسطنطنيه كه پايتخت روم بود به محاصره ي ارتش ايران در آمد و سقوط آن نزديك شد .
مردم رم فردي را به نام هرقل به پادشاهي برگزيدند. هرقل چون پايتخت را در خطر مي ديد، دستور داد كه خزائن جواهرت روم را در چهار كشتي بزرگ نهادند تا از راه دريا به اسكنديه منتقل سازند تا چنانچه پايتخت سقوط كند، گنجينه ي روم بدست ايرانيان نيافتد.
اينكار را هم كردند. ولي كشتيها هنوز مقداري در مديترانه نرفته بودند كه ناگهان باد مخالف وزيد و چون كشتيها در آن زمان با باد حركت مي كردند، هرچه ملاحان تلاش كردند نتوانستند كشتيها را به سمت اسكندريه حركت دهند و كشتي ها به سمت ساحل شرقي مديترانه كه در تصرف ايرانيان بود در آمد.
ايرانيان خوشحال شدند و خزائن را به تيسفون پايتخت ساساني فرستادند.
خسرو پرويز خوشحال شد و چون اين گنج در اثر تغيير مسير باد بدست ايرانيان افتاده بودخسرو پرويز آنرا ( گنج باد آورده ) نام نهاد.
از آنروز به بعد هرگاه ثروت و مالي بدون زحمت نصيب كسي شود، آنرا بادآورده مي گويند.
زمانى كه ما مدرسه مى رفتيم، يك نوع املاء بود به نام 'املاء پاتخته اى' ، در نوع خودش عذابى بود اليم! براى كسى كه پاى تخته مى رفت يه حسى داشت تو مايه هاى اعدام در ملاءعام.. و براى همكلاسى هاى تماشاچى چيزى بود مصداق تفريح سالم..
ـ دوست يعني كسي كه وقتي هست آروم باشي و وقتي نيست چيزي توي زندگيت كم باشه
ـ دوست يعني اون جمله هاي ساده و بي منظوري كه ميگي و خيالت راحته كه ازش هيچ سوء تعبيري نمي شه
ـ دوست يعني يه دل اضافه داشتن براي اينكه بدوني هر بار دلت مي گيره يه دل ديگه هم دلتنگ غمت مي شه
ـ دوست يعني وقت اضافه ؛ يعني تو هميشه عزيزي حتي توي وقت اضافه
ـ دوست يعني تنهايي هام رو مي سپرم دست تو چون شك ندارم مي فهميش
ـ دوست يعني يه راه دو طرفه٬ يه قدم من يه قدم تو ؛ اما بدون شمارش و حساب و كتاب
ـ دوست يعني من از بودنت مفتخر و سربلندم نه سر به زير و شرمنده
ادعا نمي كنم كه هميشه به ياد دوستانم هستم ولي ادعا مي كنم كه لحظاتي كه به يادشون نيستم هم دوستشون دارم
ارسال از زهره
يه يخچال نو خريدم، يخچال قديميه رو گذاشتم دم در روش نوشتم: رايگان! هركسي خواست، ببره.
هر روز ميومدم مي ديدم يخچال سر جاشه!
دو سه روز گذشت ديدم اينطوريه رو يخچال نوشتم: براي فروش، 50000 تومان!
فردا صبحش اومدم ديدم يخچال رو دزديدن!
يكي تعريف ميكرد:
رفته بوديم يه جا مهموني، صاحب خونه يه دختر ملوس داشت، 3،4سالش بود، ديوار راستو ميرفت بالا!
نازش كردم، بوسيدمش و بهش با لحن بچه گونه گفتم:
خاله دون، جن سالته عجيييجم؟ اسمتو بهم ميگي خانومه خوججل؟
چند ثانيه تو چشام نگاه كرد، بعدش خيلي جدي گفت:
احمق، مثل آدم حرف بزن ببينم چي ميگي ..!
جالب است هواپيماي جاسوسي آمريكا با اين همه سيستم رادار گريز و... شناسايي و شكار ميشود ولي كاروان مواد مخدر وارد كشور ميشود...
[روزنامه خراسان - ستون حرف مردم]
مردي پسر تنبلي داشت كه از زير كار درميرفت و همه چيز را به شوخي ميگرفت. روزي او را نزد حكيم آورد و گفت: “از شما ميخواهم به اين پسر من چيزي بگوييد كه دست از اين تنبلي و بيتفاوتياش بردارد و مثل بقيه بچههاي اين مدرسه به دنياي واقعيت و كار و تلاش برگردد.”
حكيم با لبخند به پسر نگاه كرد و گفت: “اگر تو همين باشي كه پدرت ميگويد زندگي سخت و دشواري مقابلت هست. آيا اين را ميداني؟”
پسر تنبل شانههايش را بالا انداخت و گفت: “مهم نيست؟”
حكيم با تبسم گفت: “آفرين به تو كه چيزي براي گفتن داري.
لطفاً هميني كه ميگويي را درشت روي اين تخته بنويس و براي استراحت با پدرت چند روزي ميهمان ما باش.”
صبح روز بعد وقتي همه شاگردان براي خوردن صبحانه دور هم جمع شدند حكيم به آشپز گفت كه براي پسر تنبل غذاي بسيار كمي بريزد.
پسر كه از غذاي كم خود به شدت شاكي شده بود نزد حكيم آمد و به اعتراض گفت:
“اين آشپز مدرسه شما براي من غذاي بسيار كمي ريخت!”
حكيم بي آن كه حرفي بزند به نوشتهاي كه شب قبل پسر روي تخته نوشته بود اشاره كرد و گفت:
“اين نوشته را با صداي بلند بخوان! حرفي است كه خودت نوشتهاي!”
روي تخته نوشته شده بود: “مهم نيست!” و اين براي پسر تنبل بسيار گران تمام شد. ظهر كه شد دوباره موقع ناهار غذاي كمي تحويل پسر تنبل شد. اين بار پسر با اعتراض همراه پدرش نزد حكيم آمد و گفت: “من اگر همينطوري كم غذا بخورم كه خواهم مرد.”
حكيم دوباره به تخته اشاره كرد و گفت: “جواب تو همين است كه خودت هميشه ميگويي!”
روز سوم پسر تنبل زار و نحيف نزد حكيم آمد و گفت: “لطفاً به من بگوييد اگر بخواهم غذاي كافي به دست آورم چه كار كنم؟”
حكيم به آشپزخانه رفت و گفت: “هر چه را آشپز ميگويد تا ظهر انجام بده!”
پسر تنبل تا ظهر در آشپزخانه كار كرد و ظهر به اندازه كافي غذا خورد. او خوشحال و خندان نزد حكيم آمد و گفت: “چه خوب شد راهي براي نجات از گرسنگي پيدا كردم!” و بعد خوشحال و خندان براي تأمين شام خود به آشپزخانه برگشت.
پدر پسر تنبل با تعجب به حكيم نگاه كرد و از او پرسيد: “راز اين به كار افتادن فرزندم چه بود؟”
حكيم با خنده گفت: “او حق داشت بگويد مهم نيست! چون چيزي كه براي شما مهم بود و براي حفظ اهميتش حاضر بوديد تلاش كنيد، او به خاطر تنبلياش و اين كه هميشه شما بار كار او را بر دوش ميگرفتيد دليلي براي نامهم شمردنش پيدا ميكرد. اما وقتي موضوع به گرسنگي خودش برگشت فهميد كه اوضاع جدي است و اينجا ديگر جاي بازي نيست معني مهم بودن را فهميد و به خود تكاني داد. شما هم از اين به بعد عواقب كار و نظر او را مستقيم به خودش برگردانيد و بيجهت بار تنبلي او را خودتان به تنهايي به دوش نكشيد. خواهيد ديد كه وقتي ببيند نتيجه اعمال ناپسندش مستقيم متوجه خودش ميشود اعمال درست براي او مهم ميشوند و ديگر همه چيز عالم برايش نامهم نميشوند
ارسال از احمد
يوبي سافت اعلام كرد با آقاي Mike Reagan براي ساخت موسيقي بازي Trials Evolution قرارداد امضا كرده است. وي پيش از اين سابقه ي آهنگ سازي براي بازي هاي God of War و Darksiders داشته است.
كارگردان خلاق بازي Trials Evolution در اين خصوص اظهار داشت: زماني كه ما اولين تريلر را از Trials Evolution منتشر كرديم، مردم از ما سوال ميكردند چه كسي موسيقي بازي را ساخته است؟ اين براي مدتي يك راز بود اما حالا اين راز عيان شده. وي افزود: “ضرب آهنگ و تپش ريتم عالي ترين مكمل گيم پلي سريع و ديوانه وار Trials است و در آخر، روش هاي محدود كننده را انتخاب نكنيد.
Trials Evolution در تاريخ ۱۸ آپريل و با قيمت ۱۲۰۰ امتياز مايكروسافت بر روي Xbox Live عرضه خواهد شد.
Halo 4 يك شروع جديد در اين سري است و چهار سال پس از وقايع Halo 3 اتفاق مي افتد و در ان Master Chief با يك شيطان رو به رو مي شود كه سرنوشت تمام سياره را تهديد مي كند.
هيچ وقت از جدايي نا اميد نشو...!
شايد حكمتش اين باشه كه قدرشو بيشتر بدوني...
شايد حكمتش اين باشه كه بفهمي بدون اون ديگه نميتوني...
شايد هم حكمتش اين باشه كه شيريني به هم رسيدن رو تا عمر داري فراموش نكني...!!!
خدا رو چه ديدي...!؟!؟!؟
راديوميگويد:آمارتصادفات خيلى بالاست!
پس چرامن تصادفأهم تورانميبينم؟
بازهم آماردروغ؟!
مَـن فـَـرامــوش نَـكـــرده ام ...
مَــن از نَـهــايــتِـــــ درد بـه بـــي حـسـّــي رسـيـــده ام . .
دلتنگم از اين لبخندهاي خشك ،
احوالپرسي هاي معمولي !
چشمانِ من تصويري از جنسِ تو ميخواهد . . .
بوي مهرباني ميآيد
كجا ايستاده اي ؟ در مسير باد !؟
اگر شكستن قلب و غرور صدا داشت؛عاشقان سكوت شب را ويران ميكردند.
كنج اتاق،آرام نشسته ام.جواني ام چنگي به دل نمي زند.مادر،برخيز.كفش هايم را پاك كن،كيف و كتابم را بردار،مي خواهم به كودكي برگردم.
از همان اول قصه ي مارا لو دادند.....
يكي بود يكي نبود!
تنهاييم را به گردن هيچكس نمي اندازم ، گردن هيچكس تاب اين همه سنگيني را ندارد !
آدم ها تنها كه نباشند ، مي روند ...
تنها كه مي شوند ، برمي گردند ...
وقتي كه برگشتند تنها لايق يك جمله اند : "هِررررري
اويالانچي ايللر گونه ديمزميش
گول وئرديم،وئرديييم گوله ديمزميش
گوزوم ده چاغلايان سئله ديمزميش
حئيف او سئوگييه ، او محبته
ترجمه :
در حد ارزش يك روز نبود،
عمري كه با تو هدر دادم ،
سالهايي كه به پايت ريختم.
عشق تو،
ارزش گلي را كه هديه كردم ،
واشكهايي را كه برايت ريختم ،
- نداشت
حيف از آن عشق و محبت
عاشق آدين شيرين دي
فرهاد دوستو شيرين دي
دوست دان دوستا گلن پاي
بئچه بالدان شيرين دي
ترجمه :
اي عاشق اسمت شيرين است
دوست فرهاد شيرين است
هديه اي كه از دوست مي رسد
از عسل تازه شيرين است